۲۵ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۴۵

حکمت الله ملاصالحی

مهار طبیعی کرونا کار طبیبان است

مهار طبیعی کرونا کار طبیبان است

ویروس کرونا یک پدیده طبیعیست، اما از منظر دین نه صرفاً طبیعی که آیتی از بارش و غرّش حرص و حسد ما آدمیان در زمین است. کار طبیبان مهار طبیعی آن و کار دین باوران بیدارکردن حس خضوع و بندگی است.

به گزارش خبرنگار مهر، حکمت‌الله ملاصالحی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران و از نظریه پردازان دو حوزه «فلسفه باستان شناسی» و «باستان شناسی دین در ایران» در تازه‌ترین یادداشت خود با عنوان «دین و دنیا» بحث مهمی را درباره نسبت دین و دنیا در این زمانه شیوع ویروس کرونا پیش کشیده است. به باور این استاد دانشگاه تهران وظیفه دین درمان بیماری‌ها و ویروس‌ها نیست و باید کار مهار طبیعی بیماری‌ها و ویروس‌ها را بر عهده پزشکان گذاشت.

ملاصالحی صاحب کتاب‌هایی چون «درآمدی بر معرفت‌شناسی باستان‌شناسی»، «باستان‌شناسی دین: با فانوس نظر در جست‌وجوی آئین‌های گمشده» و «باستان‌شناسی در صافی جستارهای فلسفی» است. متن تازه‌ترین یادداشت او را در ادامه بخوانید:

در جوامع عهد باستان علی الخصوص در مراکز شهری و کانون‌های قدرت ادوار گذشته، دین به نحو فراگیر و همه سویه و فراخبال بر صحنه فرهنگ و زندگی جامعه‌ها و جمعیت‌ها و طبقات اجتماعی حضور پُر رنگ و فعال و دخالت مستقیم داشت. نقش و سهمش در تنظیم مناسبات و مراودات میان افراد جامعه چشمگیر و تعیین کننده بود. تاثیرش بر روان و رفتار مردمان نیز ژرف و پیوسته و پایدار بود.

تار و پود آموزه‌ها و رگ و پی باورهای دینی و اعمال آیینی به مثابه فرایض دینی چنان سفت و سخت و صعب و مستحکم با امور دنیوی و کار و کردار دنیوی گروه‌های اجتماعی گره خورده بود و در هم تنیده و پیچیده بود که تفکیک و تمایز حدود و مرزهای این از آن و آن از این دشوار و اساساً ناممکن بود.

ارباب و اصنام بنام دین؛ کارگزاران امور دنیا بودند و در تنظیم و تمشیت و تدبیر امور و مسائل و مشکلات و معضلات دنیا همه جا حضور پر رنگ و غلیظ داشتند و بازار و بساطشان بسیار گرم و پر رونق و رمق بود و در افعال و اعمال افراد جامعه همه جا دامن گسترده بود و تداخل گسترده داشت و هرجا که لازم بود دخالت می‌کرد.

دین مسئولیت‌های سنگین و خطیر و فوق طاقت و تاب آوری را بر شانه گرفته بود و بر دوش می‌کشید و خود را ملزم و متعهد به مقصد مطلوب رساندن باری که بر شانه گرفته بود و بر دوش می‌کشید؛ می‌دید و می‌دانست. مسئولیت خطیر و سنگینی که در حیطه صلاحیت و مسئولیتش نبود. بار سنگین مسئولیتی که دنیا و زمین و زمینیان بر شانه‌اش نهاده بودند نه عقبی و آسمان و آسمانیان. تاکید می‌کنم نه عقبی و آسمان و آسمانیان بل دنیا و زمین و زمینیان و دین زیر بار سنگینی که بر دوشش نهاده و تحمیل شده بود هرجا احساس ناتوانی می‌کرد از سحر ساحران و جادوی جادوگران و طالع بینی طالع بینان و اختربینی اختربینان و علوم غریبه و خفیه مدد می‌جست و کمک می‌طلبید تا شاید بتواند نیازها و خواست‌ها و مطالبات و حاجات دنیوی افراد جامعه را به اجابت برساند و مرتفع کند.

بر شانه گرفتن و بر دوش کشیدن بار سنگین و فوق طاقت و تاب آوری امور و مشغله‌های ریز و درشت دنیوی و کار دنیا برای دین هم مشقت بار بود هم خطرخیز هم فاجعه بار. خطرخیز و فاجعه بار به این دلیل که دین را در ورطه مخاطرات وسوسه های فریب ناک امور دنیوی می‌افکند و ابزار و ملعبه دست دنیا پرستان می‌کرد تا بنامش کانون‌ها و مراکز قدرت و ثروت و سیاست و حکومت‌های فرعونی بر مردم سروری کنند و فرش قدرت برشانه بردگان و بندگان ارباب و اصنام دنیا بگسترانند و غنیمت ببرند و زر بیاندوزند و با مشروعیت هر چه بیشتر و بیشتر بنام دین بر دنیا و در دنیا بر زمینیان با تزویر و تخدیر هر چه پیشتر حکومت برانند و قدرت بگسترانند.

این چنین به نام دین به نام الوهیت اصنام و ارباب مقدس تراشیده شدند و این چنین بت‌ها در ظل مشروعیت دینی پرستیده شدند و این چنین نمایندگان تام الاختیارشان به نام دین به نام الوهیت به نام امر مقدس به نام امر مینوی و به نام شرع و به بهانه پاسداری از دیانت و شریعت اربابان دنیا بر جامعه‌ها حکومت راندند و خون بر ارض تاریخ ریختند و در ارض تاریخ خون جاری کردند. میراثداران و سنگرداران این سنت‌های ادیان دنیوی شده و دنیایی هرچند به تدریج رونق و رمق و قوّت پیشینان را از کف دادند لیکن هیچگاه برای همیشه بازار و بساطشان بسته و برچیده نشد. در لایه‌های زیرین تاریخ و وجدان جمعی جامعه نهان شدند و هرگاه فرصت دست داده است و زمینه مستعد و اوضاع را مساعد و مهیا یافته‌اند باز به نام صیانت از دیانت و شرع و شریعت و به صد نام و نیرنگ دیگر از لایه‌های زیرین ارض تاریخ به لایه‌های برین خروج کرده‌اند و برصحنه آمده‌اند و چه خون‌ها که برزمین تاریخ نریخته و چه جوی‌های خون که جاری نکرده‌اند!

اتفاقاً چهره‌های نبوی هم در همین بزنگاه‌ها و آوردگاه‌های سخت و سنگین تاریخی بر صحنه آمده‌اند و بر صحنه و به آوردگاه نبردهای سخت و سنگین فراخوانده شده‌اند تا ندایی را که از ورای حجاب‌های سخت و سنگین و زمخت و صخره‌ای ارباب و انواع اصنام دین‌های دنیوی شده و زمینگیر فرعونی شنیده‌اند به گوش و هوش آدمیان چونان مژده‌ای خوش بشارت دهند و برسانند. پیامبران سبکبال ترین آدمیان بوده‌اند. فقر دنیایشان فخرعقبایشان بود و این چنین پیام آور اسلام و قرآن، می‌فرمودند: «الفقرُ فخری» عارفان بزرگ نیز چنین زیسته‌اند. سنگین زمخت و صخره‌ای بودن و انجماد از اوصاف و اطوار دین‌های دینوی شده و فرعونی است. موسی و قومش سبکبال از بحر دنیا گذشتند و سنگینی سپاه دنیوی فرعون و فرعونیان را بحر و موج دنیا غرق کرد و در کام خود فرو بلعید.

باری بتدریج و مرحله به مرحله که جامعه‌ها به ابزارهای فکری و علمی و فنی و عملی کارآمدتر و چاره سازتر و موثر در تدبیر و تنظیم وتمشیت امور دنیا و دفع خطرها و رفع مخاطرات طبیعی و مهار و کنترل خطرات مرگبار اعم شیوع بیماری‌های مسری و مهلک و قحطی و طوفان و سیل و زلزله و امثالم دست یافتند؛ بار سنگینی را که هزاره‌ها بر شانه دین و سنت‌های دینی نهاده شده بود و خارج از حیطه صلاحیت و مسئولیتش بود برگرفته می‌شد و دین با فراغت بال و با تامل و تعمق بیشتر به مسئولیت گوهرین ملکوتی و مینوی و اُخروی و آسمانی که برشانه گرفته بود و درحیطه صلاحیتش بود می‌توانست به پردازد و به ندای آسمانی که برجانش باریده و در تاریخ افق گشوده و آشکار شده بود متعهد و وفادار بماند. والبته و صد البته این خود به تنهایی میثاقیست بس عظیم و امانتی بس خطیر که برشانه دین نهاده شده است و هدیه‌ای بس ملکوتی و آسمانی و از آسمان برای زمینیان.

اتفاقاً دوره جدید از این منظر بیش از هردوره‌ای هم دست عقل و علم تجربی و فناوری‌های مدرنش در تدبیر امور دنیا گشوده بوده است هم بیش از هردوره‌ای از شانه دین بار امور دنیوی را که در حیطه مسئولیت و صلاحیتش نبوده برگرفته است. دین می‌تواند فارغ بال‌تر از گذشته در سنگری که ایستاده است و سنگربان سنت و میراثی که در حیطه مسئولیت راستین و گوهرینش است بماند و از آن دفاع کند. وارد سنگرهایی که در حیطه صلاحیتش نیست نشود. ویروس کرونا و یا هر ویروس طبیعی دیگری را با عقل و علم و عمل و قاعده و قانون طبیعت می‌توان مهار کرد. لیکن دین هم در سنگر خود می‌تواند فرهنگ و ایمان و اخلاق و ادب نیک زیستن را به آدمیان بیاموزد و بدهد و آنها را از افتادن در دام فریبکاری‌های دنیا برحذر بدارد. درهای آسمان و ملکوت را به روی زمین و زمینیان گشوده نگاه دارد تا در جهان حرص و حسد غرّش نکند.

زان جهان اندک ترّشح می رسد

تا نغرّد در جهان حرص و حسد

گر ترشّح بیشتر گردد ز غیب

نی هنر ماند در این عالم نه عیب

(مثنوی، دفتر اول، ص ۹۴)

این همان مسئولیت سنگین و خطیریست که دین بر شانه گرفته است. بیدار و وفادار ماندن به آن ترشحّات اندکی که هر بار از عالم غیب و قدس از آسمان بر ارض وجود و تاریخ می‌بارد و ریزش می‌کند.

ویروس کرونا یک پدیده طبیعیست لیکن از منظر دین نه صرفاً طبیعی. آیتی از بارش و غرّش حرص و حسد ما آدمیان در زمین هم هست. کار طبیبان مهار طبیعی آن و کار دین باوران و مومنان بیدارکردن حس خضوع و بندگی و اضطرار در محضر یگانه‌ای که سرچشمه هستیست و هرخیری و هر ناممکنی با او شدنی و ممکن:

جز خضوع و بندگی و اضطرار

اندر این حضرت ندارد اعتبار

(مثنوی، دفتر سوم، ص، ۳۹۵)

اینها شعر نیستند. از سر گرم و ذوق خوش و تخیلات صرفاً شاعرانه عارف و شاعر شهیر خراسانی ما حضرت مولوی خیزش و ریزش نکرده‌اند. نداییست که از عماق و لایه بکر و زیرین وجود آن جان از خود رسته سر بر می‌کشد و از آنسو به این سو ترّشح و ریزش می‌کند. عالم ما بیش از هر زمان به این ترّشحات و خیزش‌ها و ریزش‌های آنسویی و ماورایی و ملکوتی و گوهرین و سرچشمه‌ای نیازمند است. ترشح که زیاد شد می‌شود رگبار و طوفان میشود و آنگاه نه هنری می‌ماند و نه هنرمندانگی و نه همتی در این عالم. هرکسی در سنگرخود بماند و سنگربان و میراثبان مسئولیتی که برشانه گرفته است و در حیطه صلاحیت اوست عمل کند؛ نه بیش.

کد خبر 4877753

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha